دختر کاپشن صورتی و گوشواره قلبی، تو به سنی نرسیده بودی که برایت نماز میت بخوانیم
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۶۸۸۳۴
به گزارش خبرنگار استانی ایسکانیوز از کهگیلویه و بویراحمد، حوالی ساعت ۳ بعد از ظهر ۱۳ دی ماه بود، چهارمین سالروز سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و بسیاری در گلزار شهدای کرمان جمع شده بودند تا سالروز شهادت این شهید بزرگوار را گرامی بدارند و به وی ادای احترام کنند.
اما دو صدای مهیب به فاصله چند دقیقه جمعیت را بهم ریخت، اوایل حادثه مشخص نبود که چه اتفاقی رخ داده است تا اینکه خبر آمده انفجارها تروریستی بوده است و بسیاری از زوار به شهادت رسیدند و یا مجروح شدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وزیر کشور در گفتوگوی زنده تلویزیونی روایت حادثه تروریستی را چنینن ابراز میکند: ساعت ۳ بعدازظهر اولین انفجار اتفاق میافتد و وقتی که مردم برای کمک به مصدومین جمع می شوند، انفجار دوم در حدود ساعت ۱۵:۲۰ رخ میدهد و عمده شهدا و مجروحان ما در انفجار دوم دچار حادثه میشوند.
پس از وقوع حادثه، مجروحان با حضور امدادگران و اورژانس به بیمارستان منتقل میشوند؛ پس از ساعاتی وزیر کشور از اوضاع عادی در شهر کرمان خبر میدهد و اعلام میکند: همه چیز در کنترل است و مردم نگرانی نداشته باشند.
وزیر کشور اضافه کرد: این عملیات تروریستی و کشتار افراد بیگناه همانند جنایاتی که در غزه رخ میدهد، نشان دهنده افکار حاکم بر جریان تروریسم در جهان است.
وی خاطرنشان کرد: دشمنان ما انتقام شکست خود از رزمندگان را از مردم عادی میگیرند که حتما سیلی محکمی را بابت آن دریافت خواهند کرد.
در ادامه این ماجرا و واکنش مردم نسبت به این اقدام تروریستی، تعدادی از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد یاسوج در فضای مجازی نسبت به این جنایت تروریستی واکنشهایی داشتند که تعدادی از آنان را باهم میخوانیم.
صفورا بهاری یکی از کاربران توییتر در صفحه خود نوشت:دزد عروسکها؟ نه، دزد کودکها!
اینجا «کرمان» است «کودک باران»
چه باران سیاهی!کودک و گوشواره؟
جان «حافظ» بیخیال قافیه! بابا نان داد...
این کتاب چه حافظهی ضعیفی دارد!
میخواهی«ذلت» را بفهمی؟به«اسرائیل»نگاه کن.
محمدمیرزایی یکی دیگر از فعالین توییتر با انتشار تصاویری از سنگ قبر خانواده هشت نفره کرمان نوشت:
و تو چه میدانی ۸ نفر از یک خانواده یعنی چه؟
کیان با انتشار تصاویر کلاس درس یکی از شهدا در صفحه خود اینگونه واکنش نشان داد:
این کلاس امروز خودش روضه حضرت رقیه بود
بنت الحیدر یکی از افراد فعال در توییتر در صفحه خود چنین نوشت:
ولی تو هنوز حتی به سنی نرسیده بودی که برات نماز میت و نماز شب اول قبر بخونیم
محمد مسعود صادقی نیز با انتشار تصاویر شهدای خرد سال کرمان در صفحه خود اینگونه واکنش نشان داد:
مگه میشه ایرانی باشی و از کشته شدن این بچه ها خوشحالی کنی؛ خوشحالی کردن فقط کار آدم های بی ریشه و وطن فروشه
کاربر رویا نیز به عنوان یکی از فعالین توییتر با انتشار عکس تابوت شهدا در صفحه خود اینگونه نوشت:اما من خیلی حسودیم شد بهش...
خبرنگار: سعیده صداقت نژاد
انتهای پیام/
کد خبر: 1214480 برچسبها کرمان توییترمنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: کرمان توییتر صفحه خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۶۸۸۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تفال به حافظ یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳؛ به جان او که گرم دسترس به جان بودی...
فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
به جان او که گرم دسترس به جان بودی
کمینه پیشکش بندگانش آن بودی
بگفتمی که بها چیست خاک پایش را
اگر حیات گران مایه جاودان بودی
به بندگی قدش سرو معترف گشتی
گرش چو سوسن آزاده ده زبان بودی
به خواب نیز نمیبینمش چه جای وصال
چو این نبود و ندیدیم باری آن بودی
اگر دلم نشدی پایبند طره او
کی اش قرار در این تیره خاکدان بودی
به رخ چو مهر فلک بینظیر آفاق است
به دل دریغ که یک ذره مهربان بودی
درآمدی ز درم کاشکی چو لمعه نور
که بر دو دیده ما حکم او روان بودی
ز پرده ناله حافظ برون کی افتادی
اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی
شرح لغت: کمینه:صفت پیشکش/ لمعه ی نور:درخشش نور.
تفسیر عرفانی:۱- حضرت حافظ در بیتهای هفتم و هشتم میفرماید:
او را در خواب حتی نمیبینم، چه رسد به دیدار او. پس اینک که وصال میسر نمیباشد، کاش او را در خواب میدیدم.
* اگر حافظ با پرندگانی که هر صبح نغمه سر میدهند، هم آواز شود، ناله اش فاش نمیشود تا محبوب آگاه شود.
حال خود باید نیت خود را تفسیر نمایید.
۲- در اندیشه کار یا چیزی یا کسی هستید که فعلاً بسیار دور است؛ بنابراین بهتر است که صرف نظر کنید. وقت را بیهوده از دست ندهید، زیرا دل در گرو آرزوهای رنج آور نهاده اید.
تعبیر غزل:به کسی دل بستهای و این دلبستگی تا به آن حد است که فکر میکنی او تنها بهانهی تو برای زندگی است، اما به وصال او امید نداری. با این حال با تمام وجود در این راه تلاش میکنی و از جان مایه میگذاری.